سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام‌الله‌علیها با برادر در خروج از کربلا

شاعر : محسن راحت حق
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

بسته‌ام بارِ سفـر را پس خداحافظ حسین           می‌برند این خون جگر را پس خداحافظ حسین

در دو زانـویم نمـانـده قـوّتـی، دلـواپـسم           می‌کِشم دردِ کمر را پس خداحافظ حسین


کو علمداری که زانو را رکابم می‌نمود؟           داده ام از کف، قمر را پس خداحافظ حسین

بعدِ تو یک نیمه‌جانی در گلویم مانده است           می‌برند این محتضر را پس خداحافظ حسین

زینب و‌ نامحرمان؟ اصلاً چطوری ممکن است           یک نظر کن همسفر را پس خداحافظ حسین

چون پرستو می‌روم زخمی ز کعبِ نیزه‌ها           داده‌ای نا بال و پر را پس خداحافظ حسین

اوّلین بار است از مرکـب تمـاشا می‌کنم           بر رویِ سرنیزه، سر را پس خداحافظ حسین

می‌روم تا شهرِ کوفه با زبانی‌ چون علی           زنده گردانم پدر را پس خداحافظ حسین

کاش می دادند اجازه سایه سازم بر تنت           می‌چشی هُرمِ شرر را پس خدا حافظ حسین

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



معجری کو تا که سازم سایبانی بر تنت           می‌چشی هُرمِ شرر را پس خدا حافظ حسین